شاعر : اسماعیل تقوایی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن قالب شعر : غزل
هرطرفی که میروم درسرمن هوای تو هست ضیاء دیدهام رأسزتن جدای تو
بردلـم آتشی شده آنچه بهقـتلگه گذشت خنجرکین شمردون قطع سراز قفای تو
پیکر پاره پارهات نقـش زمین رها شده زینت دوش مصطفی این نبود سزای تو
دشت بلا چو آمـدم دور وبرم محـارمـم حال برون روم زآن بیتو و اقربای تو قامت من کمان شده درغمتای عزیزجان خاطـرم آید هردمی روی خـدانمای تو
قلبم اسیرعشق تو،جسمم اسیردشمنت مرگ مرا رها کند ازغـم جانفـزای تو
همچـواسـیرمیروم شهـرامارت پـدر غـمزده خواهـرت بودملتمس دعای تو
چـشم بـبند روی نی برمن وتازیـانهها دیـدن ظلم جـانـیان سخـت بودبرای تو